رادینرادین، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

چشم آبی

از شیر گرفتن عشقم

1391/1/27 23:26
نویسنده : منا
349 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی

روز پنج شنبه مورخ 24/1/91 تصمیم گرفتیم که با بابایی سه تایی بریم شمال چون خیلی خسته شده بودیم و عید هم هیچ کجا نرفته بودیم. من و بابایی هم حدود یک ماهی بود که راجع به از شیر گرفتنت باهم صحبت می کردیم.

آخه مامانی تو غذا خوب نمی خوردی و به شیر خوردن زیادی عادت کرده بودی و یک کمی ضعیف شده بودی به همین دلیل تصمیم گرفتیم حالا که هوا خوب بود و می رفتیم مسافرت شما رو از شیر بگیریم . یک کمی بی قراری می کنی ولی خدارو شکر با این موضوع کنار اومدی.

توی شمال هم کلی بهت خوش گذشت و باهم بازی کردیم و کلی جاهای خوب خوب رفتیم. بابایی از تهران یک اسباب بازی کامیون برات خرید تا لب دریا شن بازی کنی . البته یه مقدار اونجا هوا خنک بود و روزی هم که تورو بردیم ساحل باد شدید می اومد خوب نتونستی بازی کنی و کلی شن رفت توی وسایل و دهنمون. یه عالمه عکس زیبا هم ازت گرفتم چندتا شو می گذارم.

خیلی خیلی دوست دارم.

جاده هراز

در حال خوردن خیار

اصرار برای زدن عینک مامانی

ساحل نوشهر

ساحل نوشهر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

ame gita
3 اردیبهشت 91 23:26
ghorbone on cheshmat to in axaye ghashanget chera akhm kardi?einake aftabit kojast eshagham?delam barat tang shode.mibosamet
dokhtar ame
3 اردیبهشت 91 23:28
salam azizam.che kamione ghashangi dari savaresh sho zod bia shiraz ke koli delemon vasat tang shode jigaram.
amo ali
3 اردیبهشت 91 23:31
amo jon salam.axaye ghashangeto didam.sorate maheto az rahe dor mibosam
poya
3 اردیبهشت 91 23:33
radinam eide emsal dar kenare shoma kheili behemon khosh gozasht.baraye didanet lahze shomari mikonam
dokhtar ame
3 اردیبهشت 91 23:35
salam azizam.che kamione ghashangi dari zod savaresh sho bia shiraz ke koli delemon vasat tang shode
آسمونی
20 اردیبهشت 91 15:44
سلام. کنجکاو شدم ببینم کیه که اسم وبش فقط تو یه حرف با وب من فرق میکنه که دیدم پسر چشم آبی شماست . خدا حفظش کنه .ماشاا... خوشحال میشم به وب منم سر بزنین .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به چشم آبی می باشد