غنچه خونه ما
سلام عزیزم
چه طوری مهربونم. رادینم امروز خیلی کم همدیگرو دیدیم چون ما رفتیم سر کلاس و سعیده اومده بود پیشت و بعدش هم که ما اومدیم شما خوابیدی خیلی تو فکرت بودم و دلم برات تنگ شده.
دیشب من و تو و خاله سودی و ساره با همدیگه رفتیم نمایشگاه غنچه های شهر تهران که توی پارک گفتگو بود.حامد جون هم قرار بود بیاد ولی متاسفانه از شرکت پدرت زنگ زدن و مجبور شد که بره شرکت و ما رو رسوند و رفت جاش خالی بود. اونجا هم خیلی بهمون خوش گذشت و کلی اسباب بازی و کتاب و سرگرمی بود.خاله سودی برات یه توپ خوشگل خرید و منهم برای شما کتاب خریدم.فکر کنم به تو و ساره هم خوش گذشت.
خیلی خیلی دوست دارم و می بوسمت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی